ترجمه قرآن به فارسی
اشاره
ترجمه قرآن به فارسی
زبان فارسی دومین زبان جهان اسلام و نخستین زبانی است که قرآن بدان ترجمه شده است. از شواهد و روایات تاریخی چنین برمیآید که پیشینه ترجمه قرآن به زبان فارسی به زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)بازمیگردد. تاکنون بیش از 1000 بار قرآنکریم به زبان فارسی ترجمه شده است.[1] ایرانیان بر اثر ترجمههای فارسی قرآن آشنایی گستردهای با پیام الهی یافتند و بسیاری از واژههای دینی و حِکمی فارسی نیز با بروز در این ترجمهها از زوال و فراموشی در امان ماندند.
ترجمه قرآن به فارسی نه تنها از جهت شمارگان و پیشینه نگارش، بلکه از لحاظ تنوع در روشها و سبکهای ترجمه نیز در میان سایر زبانها بینظیر است. این همه نشان توجه و استقبال ویژه ایرانیان و فارسی زبانان به این کتاب آسمانی است، از اینرو مترجمان قرآن متناسب با گرایشها، سلیقهها، و سطوح مختلف علمی به ترجمه قرآن پرداختهاند.
پیشینه ترجمه قرآن به زبان فارسی:
پیشینه ترجمه قرآن به زبان فارسی:
ترجمه قرآن ابتدا با احتیاط فراوان و صدور حکم به حرمت آن مواجه شد؛ اما این دوران دیری نپایید. گرایش به حرمت ترجمه از بیم آن بود که مبادا در جریان انتقال دادن معانی قرآن از زبان عربی به زبانی دیگر، بخشی از معانی از دست برود، یا حالت عام و پر احتمال الفاظ و عبارات به تنگنا گراید یا در نقل مقصود خلل و اشتباهی رخ دهد و خواننده از فیض آن همه زیباییهای اصل عربی محروم ماند.[2] پس از این مرحله، مفسران و قرآن پژوهان ترجمههای بسیاری ارائه دادند.
نخستین ترجمه قرآنکریم شناحته شده به زبان فارسی، مربوط به قرن سوم یا چهارم هجری است؛ اما این سخن که تا سده سوم یا چهارم هجری هیچ ترجمهای از قرآن به زبان فارسی وجود نداشته است نمیتواند صحیح باشد، زیرا مردمی که تشنه آگاهی از دین نو و فهم معانی قرآنی بودهاند و بیشتر آنان هم زبان عربی را نمیدانستند میبایست ترجمه یا ترجمههایی از قرآن در دست داشته باشند[3]، از این رو میتوان گفت تاریخ نخستین ترجمه قرآن به زبان فارسی به درستی روشن نیست و پیش از ترجمههای کامل و رسمی قرآن، ترجمه گونههایی پراکنده و غیر رسمی از بخش بخش قرآن در میان ایرانیان* رواج داشته است.
نخستین سند تاریخی مکتوب در این رابطه نامههای پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) به زمامداران کشورهای دیگر از جمله ایران است که در آن، سفیران و فرستادگان نبیاکرم آیات قرآن را ترجمه کردهاند.[4]
دومین شاهد تاریخی، ترجمه سلمان* فارسی از قرآن است. گرچه برخی ادعا کردهاند که سلمان فارسی تمام قرآن را در زمان پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)[5] یا در زمان خلفای راشدین[6] به فارسی برگردانده است؛ اما براین مدعا دلیلی ارائه نشده است. آنچه شهرت بیشتری دارد این است که سلمان سوره «حمد» را به در خواست ایرانیان به فارسی ترجمه کرد و آنان تا زمانی که زبانشان به عربی عادت نکرده بود، در نماز این ترجمه را میخواندند[7]؛ اما معلوم نیست اگر تلفظ عبارات عربی بر آنها دشوار بوده است چرا ترجمه همه نماز را از سلمان درخواست نکردند؟ به هرحال آنچه از ترجمه سلمان باقی مانده ترجمه بسمله است؛ به این عبارت: «به نام یزدان بخشاینده».[8]
به گفته برخی مورخان، اشاراتی نیز در نگارشها و آثار پیشینیان آمده است که فارسی زبانان پیش از سدهچهارم نیز به ترجمه قرآن پرداختهاند، چنانکه آوردهاند که موسی بن سیار اسواری (م 255ق.) قرآن را به فارسی تفسیر میکرد.[9]
چنانکه مشهور است نخستین ترجمه موجود و کامل از قرآن به زبان فارسی در نیمه اول قرن چهارم هجری به دست گروهی از علمای ماوراء النهر انجام گرفت. این ترجمه «ترجمه تفسیر طبری» یا «ترجمه رسمی»[10] نامیده میشود؛ اما برخی از ترجمه پژوهان احتمال دادهاند کهنترین ترجمه کشف شده از قرآنکریم به زبان فارسی را بتوان ترجمه قرآن قدس به شمار آورد که به قرائن زبانشناسی و سبک شناسی زمان کتابت آن بین سالهای 250 ـ 350 قمری است.[11] از طرفی پیرسن احتمال میدهد که ترجمه معروف به «کمبریج» متأخرتر از ترجمه تفسیر طبری نباشد.[12] استوری نیز در کتاب خود، مدعی نسخههای خطی کهنتر از ترجمه طبری است[13]؛ همچنین در واتیکان ترجمهای فارسی از قرآن هست و احتمالاً کهنتر از ترجمه طبری است.[14]بعضی نیز ترجمه
سورآبادی و تاجالتراجم اسفراینی را همزمان یا قدیمیتر از ترجمه طبری نامیدهاند.[15]
روشهای ترجمه قرآن به فارسی:
اشاره
روشهای ترجمه قرآن به فارسی:
ترجمه قرآن در دوران 1200 ساله خود سیری تکاملی را پیموده و به روشهای مختلف ارائه شده است. مقصود از روش مؤلفههای اثرگذار در فرآیند ترجمه است؛ مانند نوع گزینش و چینش واژهها و جملهها که نتیجه آن، گونه خاصی از ترجمه را پدید میآورد.[16] در طول تاریخ ترجمه قرآن اندکاندک مترجمان عناصر و مؤلفههای جدیدی بر آن افزودند و ترجمههای خود را غنیتر و جذابتر کردند و به این ترتیب روشهای گوناگونی از ترجمه قرآن را پدید آوردند. ترجمههای فارسی قرآن به روشهای: تحتاللفظی، معادل، محتوایی (معنایی)، آزاد و تفسیری، و ساختاری (ارتباطی) ارائه شدهاند.
1. ترجمه تحت اللفظی:
1. ترجمه تحت اللفظی:
بیشتر ترجمههای کهن و برخی از ترجمههای جدید، تحت اللفظیاند. در این روش که بیش از 1000 سال رایج ترین روش ترجمه قرآن بود تنها به عنصر معادل یابی اهمیت داده میشد و مترجمان میکوشیدند با دقت و احتیاط کلمات و واژههای مناسبی برای آیات قرآن بیابند. در این نوع ترجمه، مترجمان بدون توجه به ساختار جمله یا تنها به ترجمه لفظ به لفظ و معادلیابی و ترجمه کلمات میپرداختند یا در نهایت واژگان فارسی را در ساختار زبان عربی میریختند و به عنوان ترجمه قرآن ارائه میداند. پایبندی بیش از اندازه مترجم به زبان در این روش، به انسجام متن مقصد آسیب میرساند و این امر موجب میشد که خواننده از درک ارتباط کلمات و جملهها با هم عاجز ماند و معنای آیه را به خوبی درنیابد.
حدود 1000 نمونه از این گونه ترجمه به زبان فارسی وجود دارد. حدود دو دهه پیش مؤسسه انتشارات آستانقدس رضوی فهرست 326 نسخه از آنها را در مجموعهای معرفی کرد.[17] سپس مرکز ترجمه قرآن فهرستگان نسخههای خطی ترجمههای فارسی قرآنکریم را که مشتمل بر 895 نسخه خطی (بدونتکرار) ترجمه قرآن بود چاپکرد.[18]
بیشک در بقای 1000 ساله ترجمه تحت اللفظی با همه کاستیهایش، رمز و رازی نهفته است که بیش از هر چیز باید به ترس از خدشهدار شدن حریم قرآن[19] اشاره کرد. گرچه برخی محققان نداشتن نظریههای زبانی در باب ترجمه را نیز از ادله این امر برشمردهاند[20]؛ اما با توجه به قوت و توانایی علمی مترجمان قرآنکریم و همچنین با عنایت به اینکه ترجمه سایر متون و کتب غیر قرآنی در این دوره از روش ترجمه تحت اللفظی
پیروی نکرده است میتوان گفت دلیل نخست، تنها دلیل پذیرفتنی در این باب است.
توجه به این نکته پیش از شمارش مهمترین ترجمههای تحت اللفظی در خور ذکر است که ترجمههای کهن هرچند از نظر قالب و ساختار کلام تحتاللفظی هستند؛ اما بیشتر آنها از دقت و استحکام برخوردارند. این امر نشان میدهد که مترجمان آنها با کمال دقت و احتیاط و با ژرفنگری خاصی به ترجمه قرآن پرداخته و تلاش کردهاند که از هیچ واژه و حرفی از قرآن در ترجمه فروگذار نکنند و آن را به عنوان حفظ امانت، در ترجمه خود منعکس سازند.[21]
اکنون با رعایت ترتیب تاریخی، به مهم ترین ترجمه های تحت اللفظی قرآن اشاره می کنیم:
قرآن قدس: این ترجمه بهگونه زبان سیستانیاست که ظاهراً با توجه به کاربردهای آوایی ویژه آن متأثر از گونه بلوچی است.[22] بنا به قرائن و امارات زبانشناسی، زمان کتابت آن بین سالهای 250ـ350 قمری است. البته ژیلبر لازار بر این نظر است که کاربرد صورت ادات فعلی «می» و حرف اضافه «در» به جای «همی» و «اندر» در این متن به رغم دیگر نشانههای کهنگی، دلالت دارد که این متن از قرن پنجم قدیمیتر نیست.[23] مترجم این اثر ناشناخته است. اندکی از آغاز این ترجمه (از ابتدای قرآن تا آیه 213بقره و شماری از سورههای کوتاه پایان قرآن) افتاده است.[24]
ترجمه تفسیر طبری: این ترجمه مؤثرترین اثر بر ترجمههای قرآنکریم به زبان فارسی است.[25] بنابر قول مشهور بر پایه تفسیر محمد بن جریر طبری (م 310ق.) در زمان پادشاهی منصور بن نوح سامانی 350ـ366ق.) و به دستور وی در حدود سال352 قمری به دست علما و فقهای ماوراءالنهر در7جزء از عربی به فارسی برگردان شد[26]؛ اما برخی محققان معاصر آن را نگارشی مستقل برشمردهاند که تفاوت بسیاری با تفسیر طبری دارد.[27]
این ترجمه که باعنوان «ترجمه و تفسیر رسمی» نیز از آن یاد میشود متنی ادبی و قابل توجه از نظر قرآن پژوهان، ادیبان و زبانشناسان به شمار میآید و از منظر برابرسازی واژگان قرآنی، واژهسازی و واژهگزینی، گنجینهای ارزشمند و فرهنگ آفرین در قلمرو زبان فارسی است[28]، تا آنجا که برخی پژوهشگران معتقدند این کتاب از نظر ساختار و واژگان، ارزشی همسنگ با شاهنامه فردوسی در ادب فارسی دارد، گرچه به عللی
مهجور مانده است.[29]
بخشی از تفسیری کهن به پارسی (250 ـ 350ق.): این نسخه که از مؤلفی ناشناخته است آیات176اعراف تا 69 نحل را در بردارد.
بخشی از تفسیری کهن به پارسی (400 ـ 450ق.): از این کتاب جز تفسیر و ترجمه آیات 78 ـ 247 بقره، چیزی نمانده است و در آن ترجمه با تفسیر به هم آمیخته است.[30]
ترجمه کمبریج (قرن 4 ـ 5ق.): اصل این کتاب 4جلد است که تنها جلدهای سوم و چهارم آن در دانشگاه کمبریج موجود است، از این رو به «تفسیر کمبریج» شهرت یافته است.[31] در این اثر، تفسیر و ترجمه آیات به هم آمیخته و از نظر ساختار زبانی تا حد زیادی پیرو ساختار زبان عربی است.
تاج التراجم: ازابوالمظفرشاهفوربن طاهربن محمد. نام کامل آن تاج التراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم است که مؤلف آن را در میان سالهای 451 ـ 473 قمری در طوس نگاشته و نخستین مترجمی است که به شیوه ترجمه تحتاللفظی انتقاد کرده است.[32]
تفسیری بر عشری از قرآن مجید (قرن 4 ـ 5ق.): این ترجمه در ضمن تفسیر بزرگی از قرآنکریم درج و با تحقیق و تصحیح جلال متینی در سال 1352 شمسی در دو جلد ارائه شدهاست.
ترجمه ناصر خسرو (قرن 5ق.): از کسانی که ترجمه وی از قرآن به لحاظ قدمت اهمیت دارد، ناصرخسرو قبادیانی بلخی از شعرای قرن پنجم هجری است.
ترجمه قرآن موزه پارس: (قرن 5ق.): این ترجمه که از مترجمی ناشناخته است، از ابتدای سوره مریم تا پایان قرآن را در برمیگیرد.
تفسیر شنقشی (حدود قرن 5ق.): ترجمه تفصیلی سوره فاتحةالکتاب تا یونس است که به هنگام تعمیر حرم مطهر امامرضا(علیه السلام) از جدار حرم به دست آمده و از نام نویسنده و تاریخ نگارش آن اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما با توجه به شیوهنگارش و ویژگیهای لغوی، آن را متعلق به قرن پنجم[33] تا اواخر قرن ششم[34] دانستهاند.
تفسیر سورآبادی: از ابوبکر عتیق نیشابوری معروف به سورآبادی (م.494ق.) است. در این ترجمه، کثرت یافتن واژههای عربی و گرایش ساختار جملات به دستور زبان فارسی را مشاهده میکنیم. [35]
سوره مائده از قرآن کوفی ( قرن 5ق.): این ترجمه از نسخه های خطی کتابخانه آستان قدس رضوی و متعلق به قرنپنجم هجری است که در
286 صفحه به خط کوفی و با ترجمه زیرنویس فارسی است و از آیه 128 نساء تا 84 اعراف را شامل میشود و سوره مائده از این اثر به همت رجائی در سال 1350 شمسی با عنوان سوره مائده از قرآن کوفی کهن با ترجمه استوار پارسی به چاپ رسیده است.
تفسیر نسفی: این تفسیر اثر ابوحفص نجم الدین عمر نسفی (م 538ق.)، فقیه و مفسر قرن ششم هجری است. این ترجمه از نثری مسجع بهره جسته و برخی نکات تفسیری را نیز به ترجمه افزوده است.
کشفالاسرار و عدةالابرار: از ابوالفضل رشید الدین میبدی (م 520ق.). در این تفسیر معانی و مفاهیم آیات قرآن در سه بخش بیان میگردد که بخش اول آن ترجمه دقیقی از قرآن است.
ترجمه ابوالفتوح رازی: روضالجنان و روحالجنان (تفسیر ابوالفتوح رازی) را حسینبن علی نیشابوری (م 554ق.) پیش از سال 533 قمری تألیف کرده است. در این اثر، پیش از تفسیر آیات، ابتدا ترجمهای تحتاللفظی و بدون توجه به تفسیر ارائه شده است. در سال 1380 شمسی ترجمه آیات این تفسیر را محمد مهیار با عنوان قرآنکریم با ترجمه ابوالفتوح رازی تنظیم و چاپ کرد.
تفسیر بصائر یمینی (552ق.): از معینالدین محمدبن محمود نیشابوری، تفسیری از همه قرآن مجید با ترجمه آیات به فارسی روان و استوار است.[36]
ترجمه قرآن ری: ترجمهای غالباً تحتاللفظی متعلق به سال 556 قمری است و به دست ابوعلیبنحسن بن محمد بن حسن خطیب در قریه کهکابر ری تحریر شده است.[37]
قرآن آکادمی تاجیکستان (قرن 7ق.): این نسخه که با شماره 5570 در انستیتوی شرقشناسی و میراث خطی آکادمی علوم تاجیکستان نگهداری میشود 526 صفحه است و بیشتر آیات قرآن را دربرمیگیرد. گرمارودی که بخشی از این ترجمه را بازنویسی و تصحیح کرده معتقد است تاریخ کتابت آن حداکثر قرن هفتم هجری است.[38] این اثر ترجمهای کاملا تحت اللفظی است و ساختار زبان عربی را در جملهبندی رعایت کرده است.
قرآن مترجم (قرن 7ق.): این ترجمه در آستان قدس رضوی موجود است و از ابتدای سوره فاتحه تا پایان سوره کهف را شامل میشود.
تفسیر شریف لاهیجی: این تفسیر را بهاءالدین محمدبن علی شریف لاهیجی، از دانشوران شیعی امامی، در سال1086 قمری تألیف کرده است.[39]مؤلف پیش از تفسیر هر آیه،
ابتدا آن را ترجمه کرده است.
قرآن مترجم (قرن 8ق.): در بخش نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی قرآن دستنوشتهای به شماره1089، متعلق به سال 759 قمری وجود دارد که ترجمهای کامل از قرآنکریم در 953 صفحه است و محمدبن ابراهیم بن محمد ملقب به منجم الثوری آن را کتابت کرده است.
ترجمه فارسی مخدوم نوح: این ترجمه که به قلم مخدوم لطفالله بن مخدوم نعمت الله، معروف به مخدوم نوح (م 998ق.) انجام گرفته است نخستین ترجمه قرآن در شبه قاره هند است.[40] این ترجمه از طرف انجمن ادبی هند، بهمناسبت آغاز پانزدهمین قرن هجری به کوشش ابوسعید غلام مصطفی قاسمی انتشار یافته است.
ترجمه جمال الدین محقق خوانساری (قرن 12ق.): در این اثر ترجمه هر آیه واژه به واژه بلکه حرف به حرف معنا شده است. اخیراً این ترجمه به همت محمدرضا انصاری محلاتی تصحیح و تدقیق شده است.[41]
ترجمه شاه ولی الله دهلوی: پرتیراژترین ترجمه قرآن به فارسی در کشورهای پاکستان و هند است. ترجمه شاهولیالله دهلوی (م 1176ق.) با عنوان فتحالرحمن فی ترجمة القرآن است.[42]
ترجمه بصیرالملک: میرزا محمد طاهر مستوفی کاشانی ملقب به بصیرالملک (م 1330ق.) در حوالی سال 1311قمری (1270ش.) ترجمهای از قرآنکریم چاپ کرده است.[43]
ترجمه صفی علی شاه: تنها تفسیر منظوم کامل قرآن از میرزا حسن ملقب به صفی علی شاه (م 1276ق.) از عرفای بنام شیعه است. در این اثر دو ترجمه قرآن یکی به نثر و دیگری به نظم وجود دارد.[44]
ترجمه فارسی افغانی: این ترجمه به کوشش محمود حسن دیوبندی و شبیر احمد دیوبندی بر مبنای ترجمه و تفسیر اردو انجام گرفته است.[45] این ترجمه تحتاللفظی از آن رو که شرح و تفسیر نیز همراه دارد به نام «تفسیر کابلی» شهرت یافته است. چاپ نخست این اثر در سال 1323 قمری زیر نظر هیئتی از علمای جید این کشور به فارسی برگردانده و در 5 مجلد چاپشده است.[46]
ترجمه انتشارات معراجی: قرآن مجید با ترجمه فارسی از مترجمی ناشناس در سال 1323
قمری (1282ش.) است که انتشارات معراجی در تهران آن را منتشر کرده است.
ترجمه معزّی: ترجمه وی ترجمهای کلمه به کلمه و دقیق است که در سال 1337 شمسی به چاپ رسیده است.[47]
برخی ترجمه معزّی را آخرین ترجمه تحت اللفظی مهم و معنادار قرآنکریم دانستهاند[48]؛ اما پس از آن چندین ترجمه تحت اللفظی دیگر نیز ارائه شده است.
ترجمه مصباح زاده ( 1337ق.): عباس مصباح زاده از خطاطان مشهور معاصر و احتمالا ترجمه وی برگرفته از ترجمه ابوالفتوح رازی است.[49]
ترجمه شعرانی: از میرزا ابوالحسن شعرانی (م 1393ق.) است.
ترجمه کلیم الله متین (1369ش.): این ترجمه فارسی بر اساس ترجمه اردوی ابوالاعلی مودودی از آیات قرآن در تفسیر تفهیمالقرآن تنظیم شده است.[50] حجم توضیحات تفسیری داخل شده در متن، قابل توجه و فراوان است.
ترجمه محمود یاسری: ترجمه وی را کتابفروشی اسلامیه در سال 1363 شمسی با عنوان خلاصةالتفاسیر چاپ کرده است. این ترجمه را حائری نیز تصحیح کرده و بنیاد فرهنگی اماممهدی(عج) در سال 1373 شمسی آن را منتشر کرده است.[51]
ترجمه اشرفی تبریزی: محمود اشرفی تبریزی از روحانیون و خطاطان معاصر است و ترجمه وی را انتشارات جاویدان در سال1373 شمسی منتشر کرده است.
نارسایی روش ترجمه تحت اللفظی در انتقال مفاهیم قرآن و ایفای رسالت هدایتگری آن موجب شد تا مترجمان به تدریج به روشهای دیگری روی آورند.علت نارسایی ترجمههای تحتاللفظی این است که فقط در زمینه معادلیابی ورعایت بخشی از ساختار صرفی تلاش میکند و از رعایت سایر ساختارهای زبانی غافل است.
در بازیابی علل این گسست دلایلی همچون آشنایی ایرانیان با اندیشه و فرهنگ غرب و روی آوردن آنان به ترجمه متون داستانی و غیر داستانی ذکر شده است[52]؛ اما در هر حال شکی نیست که تحولات زبانی که در دهههای اخیر بر زبان پارسی عارض شده است روز به روز ترجمههای کهن را برای نسل جدید نامأنوس و نامفهومتر کرده است. همین امر مترجمان را در دهههای اخیر بر آن داشت تا سنت ترجمههای تحتاللفظی قرآن را شکسته، برای ارائه ترجمههای روان و گویا از آن اقدام کنند.
در روشهای جدید ترجمه به جای اصالت دادن به الفاظ، بر محتوای قرآن تأکید میشود و مترجم میکوشد با رعایت ویژگیهای زبان مقصد و افزودن توضیحات تفسیری انتقال پیام قرآن تاحدی روانتر گردد[53]؛ به عبارتی در شیوههای جدید ترجمه، افزون بر معادل یابی به ساختار زبان مقصد هم توجه ویژه میشود.
با توجه به میزان موفقیت مترجم در رعایت ساختارهای زبان مقصد و مقدار وفاداری او به متن مبدأ و استفاده از توضیحات تفسیری، روشهای گوناگونی در ترجمه قرآن پدید آمد. مهمترین روشهای ترجمه محتوایی قرآن را میتوان به شرح زیر برشمرد:
2. ترجمه وفادار یا معادل:
2. ترجمه وفادار یا معادل:
ترجمه وفادار آن است که به ساختارهای زبانی زبان مقصد کاملاً مقید و متعهد است و این دقیقترین روش ترجمه قرآن است که اگر در نهایت دقت و شیوایی، صورت گیرد آرمانیترین روش ترجمه خواهد بود.
هدف اصلی از این روش در ترجمه، رساندن کامل محتوا، پیام و نکات ظریف و بلاغی و ساختاری متن مبدأ به ساختارهای طبیعی و معیار زبان و متن مقصد است، از این رو در این روش از هیچ نکته نحوی، صرفی، معنایی، لغوی و فرامتنی (= فرامعنایی = منظور شناختی) غفلت نمیشود.
در این روش چنانچه ساختارهای زبان مقصد ایجاب کند عنصر یا عناصری از متن مبدأ در ترجمه حذف میگردد و به اقتضای زبان مقصد و نیز برای تفهیم آسان پیام متن مبدأ و شیوا و روان بودن متن ترجمه عنصر یا عناصری به عنوان تصریح یا تشریح بر متن ترجمه افزوده میشود. این حذف و اضافه به طور معقول و بجا صورت میگیرد.[54]
در میان ترجمههای فارسی قرآنکریم کمتر ترجمهای میتوان یافت که کاملا بر این روش و ویژگیهای آن مبتنی باشد؛ اما مواردی را میتوان یافت که به این روش نزدیکتر است؛ مانند:
ترجمه قرآن فرهنگستان ( قرن 10ق.): این ترجمه، از نسخههای خطی کتابخانه آستان قدس رضوی به شماره 405 است. این دستنوشت در 385 برگ و از مترجمی ناشناخته و شامل همه قرآن است. رواقی که آن را تصحیح و مقابله کرده است، با توجه به شیوه نگارش و خط این ترجمه آن را متعلق به قرن دهم هجری میداند.[55] این اثر را گروه نشر آثار فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سال 1383 شمسی چاپ کرده است.
ترجمه داریوش شاهین: ترجمه وی را انتشارات جاویدان در سال 1359 شمسی در دو جلد منتشر کرد. مترجمتلاش کرده تمامی کلمات قرآن، حتی حروف را معادلیابی کند.[56]
ترجمه جلال الدین فارسی (1366ش.): روش مترجم آمیختهای از روش تحتاللفظی و محتوایی است. عمده انتقادهایی که به آن شده درباره نکات تفسیری غیر متعارف آن است.[57]
ترجمه عبدالمحمد آیتی: ترجمه او از قرآنکریم در سال 1367 شمسی به چاپ رسید.
ترجمه ابوالقاسم امامی: ترجمه وی در سال 1370ش. منتشر شد. در این اثر، ترجمهای محتوایی با مراعات ساختار جملات در زبان فارسی ارائه شده است. از نکات مثبت این ترجمه معادلیابی برای بسیاری از کلمات قرآنی است.[58]
ترجمه سید جلالالدین مجتبوی: ترجمه و توضیح قرآن حکیم از سید جلال الدین مجتبوی از دقیقترین و صحیحترین ترجمههای معاصر است که در سال 1372 شمسی چاپ شده است.[59]
ترجمه احمد کاویانپور: وی سال 1357 شمسی قرآن را به زبان آذری و فارسی ترجمه و در سال1372 شمسی انتشارات اقبال آن را منتشر کرد.
ترجمه کاظم پور جوادی ( 1372ش.): وی از مترجمان معاصر است و ترجمه وی براساس قواعد دستوری زبان فارسی نگاشته شده است.[60]
اکبر یزدان پناه ( 1378ش.): ترجمه اکبر یزدان پناه از قرآنکریم به انضمام ترجمه انگلیسی و با عنوان القرآنالکریمعربی فارسی انگلیسی عرضه شده است.[61]
ترجمه گرمارودی: این ترجمه در سال 1383 شمسی منتشر شد و مترجم برای برخی از کلمات معادلهایی را از کلماتی که در زبان معیار یا در متون کهن به کار رفته برگزیدهاست.
ترجمه تفسیر راهنما: ترجمه تفسیر راهنما از ترجمههای گروهی است که آن را گروهی از پژوهشگران مرکز فرهنگ و معارف قرآن به ویژه صالحی نجف آبادی، انصاری محلاتی و طالبی نگاشتهاند و در سال 1385 شمسی به طور مستقل چاپ شده است. مترجمان تلاش کردهاند تا با رعایت نثر معیار ترجمهای مطابق و معادل ارائه کنند. در این ترجمه به معنای اصلی واژهها توجه ویژهای شده و از ذکر لازم معنا یا مراد تفسیری اجتناب شده است.[62]
ترجمه محمد مهدی فولادوند: این ترجمه در سال 1373 شمسی نشر یافته است.[63] مهمترین ویژگی این اثر دقت بینظیر مترجم در مطابقت آن با متن قرآنکریم است، به گونهای که حتی تأکیدهایی را که در زبانعربی و قرآنکریم فراوان و در فارسی بسیار کمیاب است به نحوی ظاهر
کرده است.
ترجمه بهاء الدین خرمشاهی ( 1376ش.): وی از قرآنپژوهان و مترجمان معاصر، و ترجمه وی همراه با توضیحات و واژهنامه است.
ترجمه سید مهدی دادور (آیت اللهی): وی ترجمهای کامل از قرآنکریم به سامان رسانده که انتشارات جهانآرا آن را در سال 1381 شمسی منتشر کرده است.
ترجمه سید کاظم ارفع: ترجمهای کامل از قرآنکریم است و انتشارات فیض کاشانی در سال 1381 شمسی آن را چاپ کرده است.[64]
ترجمه اصغر برزی ( 1382ش.): ترجمه وی ادبی و روان است. مترجم پس از ترجمه هر آیهبرخی نکات نحوی را یادآور میشود و از این جهت کاری ممتاز و بیسابقه است.
ترجمه محمد صادقی تهرانی ( 1382ش.): مؤلف تفسیر الفرقان فیتفسیر القرآن، در سال1382شمسی ترجمهای مستقل از قرآن مجید منتشر کرد.[65]
ترجمه ابوالفضل بهرامپور ( 1383ش.): ترجمهای سلیس و روان از قرآن است و شرح لغات که بیشتر جنبه آموزشی دارد آن را از سایر ترجمهها ممتاز ساخته است.
ترجمه معصومه یزدان پناه ( 1384ش.): وی قرآن را به دو زبان فارسی و انگلیسی ترجمه کرده است.
ترجمه حسین استاد ولی: وی پس از ویرایش چند ترجمه مهم در اواخر سال 1375 شمسی ترجمه مستقلی ارائه داد و در سال 1385 شمسی به چاپ رسید.
3. ترجمه معنایی:
3. ترجمه معنایی:
ترجمه معنایی از رایجترین ومشهورترین انواع ترجمه است. هدف اساسی در این روش ترجمه تنها انتقال دادن معنا، محتوا و پیام متن مبدأ و نیز روان بودن و همه فهم بودن متن مقصد است. ترجمه معنایی را میتوان حدفاصل میان ترجمه وفادار و آزاد دانست.
حذف و اضافه در ترجمه معنایی معمولاً بیش از آن در ترجمههای معادل و وفادار است و تعادل معنایی میان متن مقصد و متن مبدأ بیش از تعادل دستوری و بلاغی است.[66] در زبان فارسی حدود 30 ترجمه معنایی از قرآن ارائه شده است که به مهمترین آنها اشاره میشود:
ترجمه سید ابراهیم بروجردی: وی بخشی از تفسیر خود با عنوان تفسیر جامع را به ترجمه آیات اختصاص داده که به طور مجزا در بالای هر صفحه ارائه شده است. مترجم حتی در آیاتی مانند اکمال دین، تطهیر و ولایت تنها به ترجمه پرداخته و دیدگاههای تفسیری خود را تأثیری نداده است. این تفسیر و ترجمه را نخستین بار کتابخانه صدر تهران در سالهای 1317 ـ 1324
شمسی چاپ کرد، از این جهت باید آن را نخستین ترجمه معنایی معاصر از قرآن دانست.
ترجمه مهدی الهی قمشهای (م 1352ش.): ترجمه وی نخستین بار در سال1323 شمسی به چاپ رسید. این ترجمه مشهورترین ترجمه نوین و امروزین قرآن و رایجترین ترجمه در 50 سال اخیر است.[67] این ترجمه را اخیراً انتشارات دارالکتب الاسلامیه باتصحیح و ویرایش حسین استادولی چاپ کردهاست.
ترجمه ابوالقاسم پاینده (م 1363ش.): وی ترجمه خود را، ترجمهای تحت اللفظی نامیده است[68]؛ اما آن را باید در ردیف ترجمههای محتوایی قرارداد که از سبک امروزی و همه فهم برخوردار است.[69]
ترجمه رضا سراج (م 1347ش.): وی در برخی موارد توضیحاتی به صورت زیرنویس در ترجمه افزوده است.
ترجمه حکمت آل آقا: این ترجمه اثر استاد تفسیر قرآن در دانشگاه تهران است و در سال 1353 شمسی منتشر شده است.[70]
ترجمه سید جمال الدین استرآبادی: این ترجمه با عنوان قرآنکریم فی لوح محفوظ همراه با اصل عربی آیات در سال1354 شمسی منتشر شد[71] و در کنار هر صفحه خلاصةالتفسیر برخی آیات نیز درج شده است.[72]
ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی (م 1386ش.): وی در ضمن ترجمه تفسیر المیزان ترجمه آیات را نیز افزوده است.[73] اینترجمه به طور مستقل نیز منتشر شده است. ازنکات قابل توجه در این ترجمه، عدم هماهنگی ترجمه با دیدگاههای تفسیری علامه طباطبایی است.[74]
ترجمه محمد خواجوی: این ترجمه که در سال 1369 شمسی ارائه شد[75] ترجمهای است بر مبنای وجوه و نظایر که هدف از آن آشکار ساختن وجوه معانی و روشنتر کردن ترجمه و ابهامزدایی است.[76]
ترجمه مصطفی خرمدل ( 1371ش.): با عنوان ترجمه و تفسیر نور منتشر شده است. از ویژگیهای این اثر اشاره به تناسب و ارتباط آیات است.
ترجمه ناصر مکارم شیرازی: این ترجمه در اصل بخشی از تفسیر نمونه بوده است که گروهی از محققان حوزه آن را تحقیق و بازنگری کردهاند
و با ویرایش جواد محدثی در سال 1373 شمسی چاپ شده است. روش ترجمه، معنایی یا به تعبیر مترجم «محتوا به محتوا»ست.[77]
ترجمه مسعود انصاری ( 1377ش.): ترجمهای محتوایی از قرآنکریم است که بارزترین ویژگی آن پایبندی به دستور زبان قرآنی است.
ترجمه سید مهدی حجتی (1378ش.): با عنوان گلی از بوستان خدا انجام شده است.[78] مترجم برای حفظ انسجام آیات، مطالب هر سوره را عنوانبندی کرده است.
ترجمه علی مشکینی: وی ترجمه خود را در سال 1380 شمسی به چاپ رساند.[79] از ویژگیهای این ترجمه آن است که اگر در یک واژه چند معنا احتمال داده میشده تمام معانی را آورده است؛ به این ترتیب که در صورت متضاد بودن معانی، معنای دوم و سوم را با کلمه «یا» و در غیر اینصورت با کلمه «و» آوردهاست.[80]
ترجمه طاهره صفار زاده: وی ترجمه خود را به دو زبان فارسی و انگلیسی در سال1380 شمسی منتشر کرد.[81]
ترجمه علی اصغر حلبی: در سال 1380 شمسی به چاپ رسید.[82]
ترجمه حسین انصاریان: به سال 1383 شمسی به چاپ رسید.[83]
ترجمه محمد علی رضایی اصفهانی: وی با همکاری برخی از محققان حوزه (شیرافکن، همائی، امینی، اسماعیلی و ملاکاظمی) در سال 1383 شمسی ترجمه جدیدی از قرآن ارائه داد.[84] روش ترجمه، جمله به جمله است و توضیحات تفسیری، در پرانتز قرار گرفته است. مطالب مقدر آیات قرآن، نیز در کروشه قرار گرفته است تا امانت در ترجمه کاملا رعایت شود. در این اثر، با رعایت بحث وجوه و نظایر، تا حد امکان، عبارات مشابه در کل ترجمه یکسان معنا شده است. نیز همه حروف اضافه و کلمات و جملات قرآن معادلیابی شدهاند. نثر این ترجمه نثر معیار فارسی است و سلاست و روانی جملات، همراه با رسایی و دقت کامل ترجمه، مورد توجه بوده است. در این ترجمه مبانی تفسیری کلامی واژگانی و ادبی ترجمه به طور کامل توضیح داده شده است.
ترجمه مسعود ریاعی: ترجمه ریاعی در سال 1383 شمسی، منتشر شده است.
ترجمه سید محمد رضا صفوی: یکی از دو ترجمه مرکز فرهنگ و معارف قرآن است که با توجه به دیدگاههای تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نگاشته و در سال 1385 شمسی
منتشر شده است.
4. ترجمه آزاد و تفسیری:
4. ترجمه آزاد و تفسیری:
ضرورت دخالت دادن عناصر تفسیری در ترجمه قرآن سبک جدیدی از ترجمه را پدید آورده که آن را «ترجمه آزاد تفسیری» یا ترجمه همراه با «خلاصةالتفاسیر» مینامند. در این سبک بدون هیچ محدودیتی از افزودههای تفسیری و توضیحات لازم برای روشن کردن معنای آیات استفاده میشود.
در ترجمه آزاد، واحد ترجمه در بیشتر موارد بند و سپس جمله و گاه نیز بین این دو شناور است و چون مترجم کاملا به متن مبدأ وفادار نیست، انسجام آن از دیگر ترجمهها بیشتر است.[85]
مهمترین ترجمههای آزاد از قرآن به زبان فارسی در دهه 40 قرن 14 شمسی شکل گرفت. در این دهه گرایش به نگارش ترجمههای برخوردار از تفسیرِ بیشتر محسوس است، به گونهای که حتی در سالهای بعد نیز کمتر مترجمی به نگارش چنین ترجمهای اقدام کرد. دو ترجمه برجسته این دهه (فیضالاسلام و رهنما) شاید نمونه بارزی از این گرایش خاص در ترجمه تفسیری باشد.
ترجمههای آزاد و تفسیری شناخته شده از قرآنکریم به زبان فارسی به شرح زیر است:
پلی میان شعر هجایی و عروضی فارسی (قرن 4ق.): ترجمهای آهنگین از قرآن متعلق به اواخر قرن سوم یا اوایل قرنچهارم هجری است[86] که اخیراً نزدیک گنبد امام رضا(علیه السلام) کشف شده است. این ترجمه را بنیاد فرهنگ ایران با تصحیح احمد علی رجائی در سال 1353 شمسی به چاپ رساند.
این کتاب ترجمه دو جزء قرآن مجید از آیه 62یونس تا 30 ابراهیم است، با افتادگیهایی در اینمیان. رجایی ترجمههای این کتاب را به سه نوع تقسیم کرده است: ترجمههای منطبق با معنای اصل آیات، ترجمههای آزاد و نابرابر با اصل، و ترجمههایی به صورت نقل به معنا، همراه با کاهشها و افزایشهای تفسیری.[87]
ترجمه حسین عمادزاده اصفهانی: ترجمه عمادزاده در سال 1346 شمسی منتشر شد.[88]
ترجمه خلیل الله صبری: وی در کتاب خود، طبقاتآیات قرآن، آیات را همراه با ترجمه در 26 فصل طبقهبندی کرده و در سال 1344 شمسی به چاپ رسانده است.[89]
ترجمه علی نقی فیض الاسلام: ترجمه تفسیری وی با عنوان ترجمه و تفسیر قرآن عظیم نخستین بار در سال 1348 شمسی، منتشر شد.[90]
ترجمه سید اسدالله مصطفوی: وی ترجمه
خود را در سال 1355 شمسی به چاپ رساند.[91]
ترجمه محمد باقر بهبودی ( 1369ش.): وی ترجمهای آزاد و تفسیری از قرآن با عنوان معانی القرآن ارائه کرده است.[92]
ترجمه سید ابوالفضل برقعی: این ترجمه با عنوان تابشی از قرآن در سال 1339 شمسی، به طبع رسید.
5. ترجمه ساختاری:
5. ترجمه ساختاری:
«ترجمه ساختاری» یا «ترجمه پیوسته و تفسیری» آخرین مرحله از سیر تکاملی روشهای ترجمه قرآن است.
در این روش برای رعایت انسجام دستوری و معنایی در متن مقصد، مطالب هر سوره با جملهبندیهای کامل و روان بهگونهای ترجمه میگردد که خواننده، هر سوره را به شکل متنی پیوسته احساس کرده، پایان یافتن آیه و شروع آیه دیگر را کاملاً به هم مرتبط ببیند و در مجموع پس از خواندن یک سوره با غرض اصلی سوره و اهداف و مقاصد سوره به خوبی آشنا شود.
در این روش هیچگاه خواننده به جملات منقطع که نتیجه ترجمه گُسسته آیات قرآن است برنمیخورد، بلکه با متنی پیوسته و یک دست مواجه میگردد که درک معانی و مقاصد آن بسیار آسان است.
گفتنی است روش ترجمه ساختاری بر نظریه هدفمندی سورههای قرآن استوار است. براساس این نظریه هر سوره دارای یک هدف اصلی است و محتوای همه آیات به گونهای با آن هدف ارتباط دارد و در مجموع میتوان مباحث مطرح شده در یک سوره را در یک تقسیمبندی منطقی ارائه کرد.[93]
ترجمههایی را که در پی نشان دادن ساختار سورههای قرآناند در سه سطح میتوان تفکیک کرد: 1. ترجمههایی که تنها به عنوانبندی آیات پرداختهاند، بدون آنکه عنوانهای پراکنده را با هم پیوند دهند. در این گروه، ترجمههای زینالعابدین رهنما، سید حسن ابطحی و سید مهدی حجتی را میتوان قرار داد. 2 ترجمههایی که به ایجاد نظم منطقی و مرتبط کردن عنوانها با هم نیز توجه کردهاند. ترجمههای موجود در تفسیر کاشف و قرآن ناطق در این دسته جای میگیرند. 3. ترجمههایی که ساختار سوره را به متن ترجمه نیز کشانده و با افزودههای تفسیری، ترجمه سوره را به شکل یک متن به هم پیوسته ارائه کردهاند. ترجمه محمد خامهگر از قرآنکریم تنها اثری است که به این روش ارائه شده است.
در این نوشتار، گروه نخست از ترجمههای ساختاری در میان ترجمههای معنایی و تفسیری معرفی شدهاند، زیرا به رغم عنوانبندی مطالب سوره، پیوند مورد نیاز را بین عناوین برقرار نکردهاند. گروه دوم و سوم ذیل عنوان ترجمههای ساختاری معرفی می گردند.
ترجمه عبدالکریم بیآزار شیرازی: وی ترجمه خود را با عنوان قرآن ناطق در سال 1376 شمسی ارائه داده است. اگرچه میتوان این ترجمه را ترجمهای محتوایی و معادل به حساب آورد؛ امّا مترجم مدّعی است ترجمه او آوایی و تفسیری پیوسته است.
سبکهای ترجمه فارسی:
اشاره
سبکهای ترجمه فارسی:
منظور از سبک ترجمه، عوامل أثرگذار بر ترجمه همچون هدف مترجم، گرایش کلامی، نوع مخاطب، زبان ترجمه و آهنگ آن است که به ترجمه رنگی ویژه میدهد. هر سبک ترجمه می تواند در قالب یکی از روشهای ترجمه تبلور یابد. در زبان فارسی قرآن به سبکهاییمانند عمومی و تخصصی، خالص یا همراه با خلاصةالتفاسیر، دو زبانه و یک زبانه و غیره ارائه شده است که برخی از آنها در بخشهای پیشین مقاله معرفی شدند. در میان سبکهای ترجمه، آنچه مربوط به آهنگ و وزن کلام است اهمیت ویژه ای دارد، از این رو در این مجال به اختصار، ترجمههای آهنگین و منظوم قرآن را معرفی میکنیم:
1. ترجمههای آوایی و آهنگین:
1. ترجمههای آوایی و آهنگین:
موسیقی شگفتانگیز قرآن از همان ابتدا مترجمان قرآن را برآن داشته است که ترجمههایی آوایی آهنگین یا موزون از قرآن ارائه دهند. ترجمههای آوایی که وزن و قافیه معینی ندارند؛ اما جملهها دارای آهنگ و سجعاند. بیشتر ترجمههای آهنگین قرآن از روش ترجمه معادل یا معنایی استفاده کردهاند و تنها یک نمونه از آنها از روش ترجمه آزاد بهرهجستهاست.
الف. نخستین ترجمه آهنگین شناخته شده ترجمهای است که اخیراً هنگام تخریب بنای قدیمی، کنار گنبد حضرت امام رضا(علیه السلام) از لای دیوار پیدا شده است. این ترجمه تنها شامل دو جزء از قرآنکریم است و احمدعلی رجایی آن را تصحیح کرده و به چاپ رسیده است.[94]
ب. دومین ترجمه کهن موزون، ترجمهای است که در تفسیر نسفی ارائه شده است. ویژگی مهم این ترجمه در سبک نگارش آن است که از نثر مسجع بهره جسته است. این تفسیر با تصحیح عزیزالله جوینی در سال 1340 شمسی، در دو جلد چاپ و منتشر شده است.
ج. در میان ترجمههای معاصر، نخستین ترجمه آهنگین از محمود صلواتی است که آن را در پاییز1381 شمسی منتشر کرده است.[95]
د. ترجمه عبدالکریم بی آزار شیرازی را باید در شمار بهترین ترجمههای آهنگین قرآن قرار داد. این اثر در سال 1376 شمسی با عنوان قرآن ناطق ترجمهآوایی و پیوسته قرآن منتشر شد.[96]
هـ . ترجمه عبدالمجید معادیخواه که در سال 1379 شمسی، منتشر شده است.[97]
و. ترجمه محمد مهدی فولادوند در برخی از سوره های کوچک قرآن از جمله سورههای حمد و توحید و به ویژه سوره تکویر که نثر آن به نثر مسجع گرایش یافته است.
2. ترجمههای منظوم:
اشاره
2. ترجمههای منظوم:
ترجمههای منظوم قرآن را باید از پدیدههای ادبی دوران معاصر برشمرد. ترجمه منظوم و مشهور صفی علی شاه از قرآنکریم نیز در اصل تفسیر منظوم قرآن است. وی ترجمه آیات را مستقلا به نثر و به روش تحتاللفظی ارائه کردهاست.
پوشیده ماندن نکات بدیعی و محاسن کلام، راه یافتن حشو قبیح به ساختار ترجمه، عدم رعایت ساختار ترجمهها از لحاظ کوتاهی و بلندی، از اشکالات ترجمههای منظوم است.[98]
برخی از ادیبان و استادان ادبیات دانشگاهها این منظومهها را فاقد ارزش ادبی دانستهاند.[99] با این همه روز به روز بر شمار ترجمههای منظوم قرآن افزوده میشود، زیرا بسیاری بر این باورند که چنین ترجمهای میتواند در جذب جوانان به قرآن و خواندن آن مؤثر واقع شود. ترجمههای منظوم قرآن را به دو گروه ترجمههای کامل و بخشی میتوان قسمت کرد.
الف . ترجمههای کامل:
الف . ترجمههای کامل:
یک. تفسیر صفی علیشاه (م 1316ق.) تنها تفسیر منظوم کامل قرآن است. در این اثر دو ترجمه قرآن یکی به نثر و دیگری به نظم وجود دارد. ترجمه منظوم آیات که به روش آزاد و تفسیری است در واقع بخشی از تفسیر آیات است و ترجمهای مستقل به شمار نمیآید؛ اما معمولا آن را نخستین ترجمه منظوم قرآن میدانند که چندان دقیق نیست.[100]
دو. ترجمه امید مجد ( 1376ش.)، اولین ترجمه منظوم کامل و مستقل قرآن مجید به زبان فارسی است که در حدود 18000 بیت به نظم درآمده است.[101]
سه. ترجمه منظوم محمد شائق از قرآنکریم در سال 1380 شمسی منتشر شد. ویژگی این ترجمه آن است که ناظم کوشیده عین آیات الهی را به نظم کشد و از توضیح و تفسیر آیات بپرهیزد، در حالی که کلمهای نیز بدون ترجمه نماند. در این منظومه از ترجمه تفسیرنمونه بهره برداری شده است.[102] در مجموع، این اثر که در قالب مثنوی ارائه شده است ترجمهای معادل است که جز در موارد ضرورت شعری از افزودههای تفسیری و مطالب جانبی عاری است.
چهار. ترجمه موزون سید علی یثربی در وزن و قالب حماسی و در 19704 بیت با عنوان
وحینامه در سال 1382 شمسی به چاپ رسید.[103] محدودیت شعر، موجب شده است که مترجم به روش آزاد و تفسیری روی آورد.
پنج. سارا شمیزی، کل قرآن را در قالب مثنوی به نظم درآورده است. سادگی، ایجاز، دقت و روانی مطالب از ویژگیهای این ترجمه است.
شش. ترجمه منظوم کرم خدا امینیان در سال 1384 شمسی به چاپ رسید.[104] از ویژگیهای ممتاز این اثر آن است که برای هر سوره یا هر چند سوره وزنی از بحرهای شعر فارسی چنان برگزیده شده که با حال و هوای سوره و پیام آن مناسبتر باشد. ترجمه بعضی سورهها در قالب مثنوی، برخی در قالب دوبیتی نو و برخی در فرم قطعه صورت پذیرفتهاست و هرجا به ضرورت شعری و کمبود وزن به ایراد حشو یا توضیحی نیاز بوده آن را ما بین دو قلاب قرار داده است.[105]
ب. ترجمههای بخشی:
ب. ترجمههای بخشی:
استفاده از برخی کلمات قرآن در شعر یا ترجمه منظوم برخی از مضامین آیات به مناسبتهای مختلف در میان شاعران بنام فارسی، رایج و مرسوم بوده است که نمونه های بسیاری از آن را می توان در مثنوی مولوی مشاهده کرد. مثلا مولوی آیه شریفه «اِیّاکَ نَعبُدُ و اِیّاکَ نَستَعین» را چنین ترجمه میکند: «که عبادت مر تو را آریم و بس/ طمع یاری هم ز تو داریم و بس».
برخی از عرفا و مفسران نیز که تفسیر بخشی از قرآن را به نظم آوردهاند، ضمن تفسیر خود به ترجمه منظوم آیات نیز پرداختهاند. از این قبیل میتوان به ترجمه و تفسیر منظوم میرزا محمد طبسی اصفهانی (م 1212ق.) مشهور به نور علی شاه از سوره حمد و آغاز بقره، و در پی او شاگرد برجستهاش میرزا محمدتقی کرمانی (م 1215ق.) مشهور به مظفر علیشاه را در تفسیر سوره حمد نام برد[106]؛ همچنین شیخ اسدالله ایزد گشسب معروف به درویش ناصر علی (م 1360ق.) به ترجمه و تفسیر منظوم سوره یوسف و ماجرای حضرت موسی و حضرت خضر در سوره کهف همت گمارد و نام آن را اسرارالعشق نهاد.[107]
ترجمه مستقل بخشی از سورههای قرآن به شکل منظوم، بدون آنکه در میان تفسیر یا دیوان شعری قرار گیرد، دیگر از رخدادهای ادبی سالهای اخیر است که به طور مشخص میتوان به تلاش جلال ربانی فر و محمد علی محمدی اشاره کرد.